هاشمی، تقی: دوم آذر ١٣۴٢ ، در شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش سیفعلی، بوتیکداربود و مادرش شیرین نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. پانزدهم بهمن ۱۳۶۳ ، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سینه و سر، شهید شد. پیکرش را در مزار بالای شهرستان زنجان به خاک سپردند.
زنده یاد تقی هاشمی در دوم آذر ماه سال یکهزارو سیصدچهل دو هجری شمسی مطابق با سال یکـهـزار و سیصد و هشتاد پنج هجری قمری در خانواده مذهبی در روستایی بنام کرده نـاب واقـع در بیـسـت پـنـج کیلومتری شهر زنجان در مسیر جاده ی بین المللی تهران به دنیا آمد.ایشان دارای شش برادر و دو خواهـر بود. و هفتمین فرزند خانواده بود. پدر ایشان مشغول کشاورزی بود . امـا بـعــلت نبود آب کــافی بــــرای کشاورزی و نداشتن در آمد مناسب،به شهر زنجان کوچ کردند .
ایشان در یکی از مدارس ابتدایی شهر زنجان مشغول به تحصیل شد و تا اول دبیرستان به خوبی تحــصـیل کرد . ایشان از همان دوران نوجوانی به همه کمـک می کرد . مواقعی که درس نداشت در فرش بافی بــه مادر خود کمک می کرد .ایشان به معلولان و قشر آسیب پذیر علاقه داشت و از دائی معلول خود هر روز دیدار می کرد واز ایشان دلجویی می کرد . درمراسم صبگاهی مدرسه قرآن می خواند . ایـشـان در مـــاه محرم به مرثیه سرایی و مداحی می پرداخت . و بعد از تاسیس سپاه پاسداران در آنجا مشغول به خـدمـت شد ور در تهران آموزش نظامی دید . پس از بازگشت ایشان، جنگ تحمیلی عراق به ایران شروع شد .
ایشان بلا فاصله به عنوان بیسیم چی به جبهه ا عزام شد و پس از آزادی خرمشهر به عنوان مسئول یـــگان حفاظت امام جمعه ی محبوب قیدار و بعداً به حفاظت امام جمعه ی فقید زنجان آیت ا… مـوسـوی هـمـت گماشت و حدود دو سال به این وظیفه ی خطیر مشغول بود و دوباره به جبهه بازگشت .
در یکی از مرخصی هایی که آمده بود . عمه ایشان از خانواده ای مذهبی ،برای وی همسری انتخاب کرده بود . و بعد از آشنایی ایشان ، مراسم نامزدی ایشان برگزار گردید . ایشان به ورزش خیلی علاقه داشت و قبل از اعزام به جبهه با برادر بزرگ خود حدود دو سال به ورزش تکواندو ،زیر نظر مربی با عزت خود شهید عطایی ، پرداختند. ایشان در جبهه از همرزمان شهید محمد بیات و شهید مهدی باکری بودند .
ایشان ماموریت های زیادی با امام جمعه فقید زنجان به اهواز ، مشهد،بانه،کردستان و… انجام دادند و شرکت فعالی داشتند .
ایشان بسیار مهربان، دلسوز ،باغیرت و صبور و …بود.همه او را دوست داشتند او هر پنجشنبه روزه می گرفت . در انتخابات مختلف شرکت فعالی داشتند. به خصوص در بهمن سال هزاروسیصد وپنجاه و هشت در انتخاب اولین دوره ی ریاست جمهوری فعالانه حضوری سبز داشت.
ایشان در جبهه در قسمت غواصی و یگان دریایی مشغول خدمت بود . در یکی از این روزها در منطقه جزیره مجنون هنگامی که به تخلیه ی نیروها به منطقه عملیاتی بود در وسط آب ، مورد اصابت ترکش خمپاره ی نیروهای مزدور بعثی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل گشت .
بعد از شهادت ایشان ، جنازه ی وی به بیمارستان ارتش زنجان منتقل شد. و جنازه ی ایشان ، با حضور خانواده ، اقوام ، امام جمعه فقید زنجان ،امام جمعه خدابنده و همرزمان و مردم خوب زنجان در گلزار بالا به خاک سپرده شد .
یادش گرامی وراهش پر رهرو باد