یارقلی، قاسم: یکم دی ۱۳۴۴، در شهر هیدج از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش آصف و مادرش پروانه نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین ۱۳۶۴ ، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

وصیتنامه
((بسم رب الشهداء و الصدیقین))
((الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون))توبه 20 ((آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و کوشیدند در راه خدا با مالها و جانهاى خود بزرگتر است پایه آنان نزد خدا و آنانند رستگاران)) (قرآن کریم)
((اگر این بدنهاى ما ساخته شده است که آخر کار بمیرد چرا با شمشیر دشمن قطعه قطعه نشود))
((فرموده سرور آزادگان سالار شهیدان امام حسین (ع)))
((شهادت کمال انسان است)) (امام خمینى)
با سلام و درود به محضر مقدس حضرت مهدى (عج) نایب برحقش خمینى بت شکن که با رهبریت خود، ما را هستى بخشید و درود بر رزمندگان دلاور جمهورى اسلامى که لحظه به لحظه حماسه مى آفرینند و سلام و درود به روان مطهر و تابناک شهداى گلگون کفن که با نثار خون خود درخت پر عظمت اسلام را آبیارى کردند.
من سرباز امام زمان و جانباز امام روح الله و پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز، اینجانب قاسم یارقلى، وصیت نامه خود را چنین اعلام مى دارم.
برادران! این شهادت، یک سعادت بزرگى است که خداوند به هر بنده خویش که مشتاق باشد، نصیبش مى کند.
برادران گرامى! اى امت حزب الله ، اگر من شهید شدم و مرگ در راه الله نصیبم شد از شما امت حزب الله درخواست دارم، که راه شهداء را بپیمایید و نگذارید، سلاح به زمین افتاده آنان باقى بماند، بلکه آن سلاح را بردارید و نگذارید که خونشان هدر رود.
برادران و خواهران! امام عزیزمان را تنها نگذارید که این امام عظیم الشان، نعمت عظیمى است، در دست امت حزب الله . برادران گرامى! امت حزب الله سعى کنید، انشاءالله و به یارى روحالله و امام زمان (عج)، پرچم لا اله الا الله را در سراسر جهان به اهتزاز در آورید، هرچند جوانان شهید شوند، هرچند خون بدهید.
حضرت على (ع) مى فرمایند: ((در دریاى خون شنا کنید تا به ساحل حقیقت برسید)) از کلیه برادران و خواهران هیدجى نیز درخواست دارم که، همیشه در صحنه باشند و به مساجد بروید و به دانسته هاى خود عمل کنید. آیا علتى دارد که به مسجد نروید و در کوچه و خیابان بنشینید و غیبت دیگران را بکنید؟ آیا این موقع تقاضاى این کارها را دارد یا باید هرچه مى توانید فعالیت بکنید؟ چه در جبهه چه در پشت جبهه. وقتى عالم بالاى منبر مى رود و سخنرانى مى کند، وقتى درباره کربلا و امام حسین صحبت مى کند، در دل مى گوییم که، اى کاش آن زمان بودیم و امام حسین (ع) را یارى مى کردیم. اگر در دلمان راست مى گوییم، چرا عمل نمى کنیم؟
از پدر و مادرم و خواهران و برادرانم مى خواهم که، بعد از شهادت، براى من گریه نکنند و روى سنگ قبرم کلمه ناکام، ننویسید. چون کامى بهتر از پیروزى نداشتم. اگر شهید شدم، همان پیروزى است، اگر هم که انشاءالله به کربلا رسیدیم آن هم پیروزى است، در ضمن از شما خانواده عزیزم، تقاضا دارم، هر چه مى توانید در راه پیشبرد اهداف مقدسه انقلاب کوشا باشید.
از برادران انجمن اسلامى! جوانان هیدج نیز، تقاضا دارم که فعالیت خود را گسترده تر کنند. چون هر فرد حزبالله و بسیجى که در جبهه مى دیدم، اکثرا شاگردان انجمن هاى اسلامى هستند و من هم افتخار مى کنم که عضو انجمن اسلامى جوانان هیدج هستم.
اى برادرانى که سر منزل تازه من آمده اید، من از تک تک شما برادران و خواهران حلالى مى خواهم. در خاتمه از شما برادران خداحافظى مى کنم و از خداوند تبارک و تعالى مى خواهم که ما را از جمله کسانى قرار دهد که در راه خدا جان داده باشیم، مرا در پیش شهداى هیدج دفن کنید که شاید آن شهداء بر من گنهکار شفاعت کنند.
((شعر ترکى))
قویمادیم شیرى حلالون آنا گیتسون هدره چون خطرددى شرف، جانیمى سالدیم خطره
این وصیت نامه ناقابل را پارسال نوشتم. امسال فکر کردم یک وصیت نامه جدید بنویسم، ولى به فرموده امام
عزیز گوش کردم که فرموده: (( نیکیهاى خود را فراموش کرده و گناهان گذشته را به یاد آورید)) و به یاد گناهان خود افتادم و گفتم با این همه گناه لیاقت شهادت ندارم و وصیت ننوشتم، ولى اگر مردم، خداوند منان از لطف و کرمش شهادت را بر من قسمت کرده.
سرباز امام زمان و عاشق شهادت قاسم یارقلى
03/11/62

